بله،با این قلم رمانتیکی اش نمی دانید چه کرده است!ما اهل فن می دانیم که متخصص امور مربوط به فن ولایت هستیم.[....]کتاب دفاع از اسلام و روحانیت در رد دکتر علی شریعتی سخنگوی ارشاد اثر شیخ محمد علی انصاری را بگیرید،فصل اولش به عنوان دکتر علی شریعتی را بشناسید،به بیوگرافی من اختصاص دارد.البته متوجه نیست که افکار و عقاید کسی را می شود،نخوانده و نشنیده و نفهمیده،از خود درآورد و هر جور که سفارش داده باشند معرفی کرد و هر جور که صاحب کار را راضی کند،رد.حتی می توانی به کسی تهکتی ضد عقیده اش جعل کنی و به عنوان رد بر او،حرفهای خود او را به نام خودت نقل کنی.مگر چند درصد از مردم می روند به منابع اصلی مراجعه کنند و با این ردیه و دفاعیه،منطبق کنند و نقل قولهایت را کنترل کنند و بفهمند که کجاهایش را حذف کرده ای،کجاهایش را پس و پیش افتاده نقل کرده ای،کجاهایش را شکسته ای یل تغییر داده ای و تحریف کرده ای،کجاهاش را اصلا جعل کرده ای،کجاهاش را درست بر ضد گفتهء او و عقیدهء او گفته ای یا عقیده ای را به او به دروغ نسبت داده ای و بالاخره کجاهاش را وفادار بوده ای،اما جمله را نتوانسته ای درست بخوانی و حتی معنی اش را نتوانسته ای بفهمی یا برعکس فهمیده ای...؟ چند درصد از مردم حوصلهء چنین دقت ها را دارند؟چند درصد از مردم،قضاوت هاشان را له یا علیه کسی یا کتابی یا مؤسسه ای،فقط از دهان کسی می گیرند که با او دوست و آشنا و همسایه...اند و یا هیچ کدام،فقط با اولین باری که چیزی را می شنوند،از هر کسی نه تنها می پذیرند که بی درنگ می شود حرف خودشان،تحقیق و تجربه و استنباط خودشان و به همین عنوان هم،همه جا تکرار می کنند و تبلیغ!
و در عین حال،همهء این امور،خیلی ساده و راحت و عادی جریان می یابد و به دین و ایمان و خدا و فردا و تقوا و تعصب و تقدس ربطی ندارد،هیچ دلیلی وجود ندارد که چنین آدم هائی که عادتشان این است و سرگرمی و لذت روحی شان،اهل نماز و روزه و زیارت و ولایت و ارادت به اهل بیت نباشند،مگر آنها که همین روزها یک دهه،آنهم دههء محرم و صفر و رمضان،در عزیزترین شب ها و مقدس ترین مکانها و بر شریف ترین تریبونهای تاریخ و در جامهء رسمی روح و علم و تقوا و تبلیغ،از آغاز تا انجام،بالبداهه می سازند و می بافند و دشنام های زشت می دهند و تحریکات خطرناک می کنند و تهمت های کثیف می زنند و بهتان های بهت آور می بندند و حکم های قاطع،که روی کلیسای قرون وسطی را سفید کرده است،صادر می کنند و مقدس ترین احساسات را - که ایمان به خدا و عشق به علی و فاطمه و حسین و خاندان پیامبر(ص) است – وسیلهء عقده گشائی ها و خودنمائی ها و سودجوئی های شخصی می کنند و نردبان صعود به بالا بالا ها!و از ولایت علی و مذهب حق پرستی شیعه،چماق تکفیر می سازند بر سر حق و برای حق کشی و فروکوفتن هر سری و بریدن هر زبانی و شکستن هر قلمی که منافع شخصی و مصالح صنفی و موقعیت اجتماعی شان را با آگاهانیدن مردم،ممکن است تضعیف کند،همین تیپها مگر گاه به قول خودشان با دهان روزه،چنین کاری نمی کنند؟بعضی شان حتی مگر جدا اهل نماز و روزه و روضه و دعا و زیارت و عبادت نیستند؟و مگر خوارج همگی شان،از همگی اینها مقدس تر و متعبد تر و مؤمن تر نبودند؟بسیارند کسانی که تبهکاری و حق کشی و دروغ و بهتان را با تعبد و تدین و تعصب در خود،به راحتی جمع دارند و حتی احساس نمی کنند که افکارشان با رفتارشان متضاد است...
ادامه دارد...